یادداشت ویژه؛

نقش حجاب در پیشگیری و کنترل آسیب های اجتماعی

صالح نگار- از آنجايي که بي حجابي برخلاف ساختار فطرت آدمي مي باشد، ضربه بزرگي بر گوهرشريف روح و جسم و منشأ اختلال ها رواني و عوارض نامطلوب جسمي خواهد بود.

از آنجایی که بی حجابی برخلاف ساختار فطرت آدمی می باشد، ضربه بزرگی بر گوهرشریف روح و جسم و منشأ اختلال ها روانی و عوارض نامطلوب جسمی خواهد بود.

مقوله بی حجابی امروز به یک معضل کاملاً مشهود در جامعه درآمده است معضلی که فقط برای افراد بی‌حجاب مشکل ایجاد نمی کند؛ در واقع آسیب‌هایی که از بی‌حجابی ناشی می‌شود، تمام اعضای جامعه در بر می‌گیرد.حجاب و عفاف که یک دستور دینی است از مسائل مهم و کلیدی جامعه ماست و با بسیاری از مسائل پیوند خورده و دارای ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شده است. بر همین اساس حجاب و پوشش اسلامی که یکی از اوامر انسان ساز الهی و یکی از احکام حیات بخش اسلام در زندگی طیبه است و منطبق بر فطرت بشر و مبتنی بر نیازها و شرایط روانی او و زمینه ساز پویائی و کمال انسانی فرد و جامعه است.رعایت حجاب نه تنها برای خود زن ارزش می‌ آفریند ، بلکه می تواند خانواده ، اجتماع و … را نیز تحت تاثیر قرار دهد . همان طور که رعایت آن به عنوان یک امر ضروری می تواند مفید باشد،‌ مهمترین مشخصه زن و مرد مسلمان حجاب و عفاف است . حجاب در اسلام به گونهای برای زن طراحی شده است که نه تنها از عواطف وی پاسداری می نماید بلکه امکان فعالیت در تمامی عرصه های زندگی را برای وی فراهم می آورند . زن مسلمان محجبه با حضور همیشگی در صحنه و اقتدار و تداوم حرکت صحیح اجتماعی به سوی اهداف عالی جامعه ،نقش آفرینی موثر در جامعه اسلامی می باشد در این مقاله به بررسی نقش حجاب بعنوان راهکار فرهنگ بومی و دینی در ارتقا هویت فردی و اجتماعی زنان در جامعه می پردازد امید است که توانسته باشد قدمی هر چند کوچک برای ارتقای آگاهی و شناخت در این زمینه رداشته باشد
آسیب های اجتماعی در عصر نوین و پیا مد های بد حجابی
طلاق و تهدید خانواده
هوس مداری در خانواده
اساسا طلاق در اثر اختلافات عمیق زن و شوهر تحقق می یابد که عمدتا از خودخواهی و هوس ناشی می شود.عامل بسیار موثر و سازنده در شخصیت الهی انسان، عفت عمومی، سلامت و پاکی جامعه از عوامل غفلت آفرین و هوس آلود و ناپاکی ها است که عمده آنها هتک حریم حجاب و پوشش عفیفانه و ضعف غیرت و عفت دختران احساس مسئولیت پدران و مادران و شوهران آنها می باشد که افراد جامعه را به سمت هوس های نفسانی سوق داده و باعث تباهی اخلاق آنان می گردند؛ در نتیجه حق محوری جای خود را به هوس بازی و خودخواهی می دهد که عامل اصلی بروز اختلافات و در نهایت طلاق است.
مقایسه با همسر
هرگاه زنان با ظاهری آراسته و بدن نما در جامعه حاضر شوند، مردان عادی با چشم چرانی و مشاهده زیبایی های ظاهری و مقایسه همسران خویش با این زنان …که طبیعتا میوه تلخ آن بی رغبتی یا کاهش محبت به همسران خود می باشد- زمینه بهانه جویی مردان و عیب جویی وتحقیر و بی احترامی به زنان خویش و درنتیجه بروز اختلافات، ایجاد شده و در نهایت به طلاق و جدایی کشیده می شود.
غفلت از معیارهای اصولی در گزینش همسر
خودنمایی دختران سبب انتخاب و گزینش غلط و نادرست آنان در ازدواج می گردد، و غفلت از معیارهای اصولی و سازنده درانتخاب همسر، مانع واقع بینی شده و در نتیجه پس از ازدواج و گذشت مدت زمانی متوجه شکست در ازدواج شده و به تدریج میان آنان و شوهران شان فاصله می افتد و سرانجام کارشان به طلاق کشیده می شود
فریب ظواهرآراسته
و انتقام جویی خودآرایی و نمایش جاذبه های زنانه موجب می شود جوانان مجرد، از ظواهر آراسته و آرایش شده آنها فریب خورده و شیفته آنها گردند وپس از ازدواج و چند روز و سال دریابندکه همسرشان شایسته محبوبیت نبوده و در این پیوند زناشویی ناموفق بوده و دچار زیان شده اند. دراین صورت عشق تبدیل به نفرت دشمنی می شود و درصدد انتقام بر می آیند و ضمن تحقیر سرزنش و عیب جویی و سوءظن به همسران خود، درنهایت آنان را طلاق می دهند.
ایجاد اختلال روانی و عصبی
بیماری های روحی و اختلال های روانی و عصبی ناشی از چند عامل است که ریشه عمده آن ها را باید در جامعه هوس آلود وخودنمایی زنان جست و جوکرد دراین جا آنها را برمی شماریم:
الف- محرومیت از نیازهای ضروری جسمی و مادی
ب- عدم تأمین نیازهای عالی روحی
ج- انحراف از فطرت انسانی و مسیر طبیعی غریزه جنسی
محرومیت از نیازهای ضروری جسمی و مادی(اختلالات روانی)
عواطف انسانی دراثر گرایش به سمت بی بندو باری ها و شهوات ودنیا زدگی تضعیف گشته و در نهایت از امور انسانی والهی همانند کمک به محرومان و نیازمندان جامعه غفلت خواهد شد.اصولا منشأ فقرها و محرومیت ها همانا نظم و بی عدالتی و نرسیدن طبقه محروم و کم درآمد به حقوق مسلم خود است که محصول عواملی از جمله غفلت طبقه مرفه از مبدأ و معاد فریب خوردن از جاذبه های دنیایی و تحریکات جنسی می باشد، لذا در زمان حکومت حضرت مهدی (ع) این نوع فقر اقتصادی رخت برمی بندد.

 

عدم تأمین نیازهای عالی روحی (اختلالات روانی)
همان گونه که کم توجهی به نیازهای جسمی و بدنی، سلامت بدن و چه بسا حیات طبیعی انسان را در معرض خطر قرار می دهد،بی اعتنایی به نیازها و خواسته های روحی و قوانین مربوط به روان هم سلامت روح و شخصیت را مختل کرده ، حیات معنوی آن را در معرض خطر قرار می دهد.
کشاندن افراد به سمت تمایلات غیر معقول نفسانی از طریق تحریکات جنسی زنان وامثال آن ، موجب بی اعتنایی و یا کم توجهی به نیازهای باطنی و روحی می شود؛ به همین دلیل بیماری خود فراموشی و ازخود بیگانگی از شایع ترین بیماری های روحی است که اکثر افراد بشر دچارآن هستند و عمده اختلال ها و بیماری های روانی و مشکلات جوامع بشری ناشی از آن است.
انحراف از فطرت انسانی و مسیر طبیعی غریزه جنسی (اختلالات روانی)
به طور کلی هر حرکتی که برخلاف ساختار فطرت و طبیعت آدمی باشد،ضربه و زیان بزرگی بر گوهرشریف روح و جسم است انحرافات جنسی نیزکه عمده ترین عامل آن لاقیدی و بدحجابی است، هرکدام منشأ اختلال ها و بیماری های روانی و عوارض نامطلوب جسمی خواهد بود.
سلب امنیت زنان(پیامدهای ناگوار بدحجابی بر اجتماع)
امنیت ، جانی و آبرویی زنان در جامعه از مهمترین نیازهای اجتماعی آنان است. این امنیت با توجه به ویژگی های خاص آنان چه از بعد جاذبه های جنسی، جسمی و رفتاری که خداوند برای تحقق و تداوم مقام معشوقه بودن در خانواده به آنان ارزانی داشته و چه از جهت ضعف جسمانی در مقایسه با مردان که آن هم ناشی از لطافت، ظرافت و جمال آنهاست از اهمیت بسیاری برخوردار است.عفاف باطنی و فطری زن، زینت گوهر روح و دژ محکم امنیتی اوست و عامل حجاب کامل و عدم اختلاط با مردان ضامن کنترل غریزه ها و میل های او و حافظ بهداشت و سلامت روانی، اخلاقی و غریزی افراد جامعه و بالاخره باعث تأمین امنیت اجتماعی زن است

انتهای پیام/