مانیفست طراشعر؛ بیداری بصری
به گزارش صالح نگار؛ یکی از ویژگیهای بارز طراشعر، بهرهگیری از ایجاز و استعارههای دیداری است. این ابزارها به شاعر امکان میدهند تا مفاهیم پیچیده را در قالب تصویری و فشرده منتقل کند و فاصله میان شاعر و مخاطب را کاهش دهد. علاوه بر این، مراعات نظیر تصویری، که بر هماهنگی بصری و معنایی عناصر شعر تاکید دارد، یکی از ارکان اصلی این سبک محسوب میشود. نتیجه این شیوه، شعری است که هم برای چشم و هم برای ذهن مخاطب قابل خوانش و تجربه است؛ شعری که صرفاً با گوش دریافت نمیشود و به شکل سنتی محدود نیست.
هدف از تدوین این مانیفست، معرفی جامع اصول، تکنیکها و چشمانداز طراشعر است. این مانیفست سعی دارد مبانی نظری و عملی این سبک را به صورت روان، مختصر و روشنی تبیین کند و چراغی در مسیر تاریک شعر تصویری یا به عبارتی دیداری-گرافیکی برای پژوهشگران، شاعران و هنرمندان علاقهمند به شعر دیداری-گرافیکی فراهم آورد. همچنین، این متن تلاش میکند جایگاه طراشعر را در ادبیات معاصر ایران مشخص کند و اهمیت آن در توسعه زبان بصری شعر را مورد تأکید قرار دهد.
شعر همواره تجربهای میان انسان و زبان بوده است؛ تجربهای که میتواند از طریق شنوایی یا بینایی به مخاطب منتقل شود. فردی که برای نخستین بار شعر را میشنود، مکنونات قلبی و ذهنی انسان دیگری را از طریق صدا و زبان او دریافت میکند. این تجربه، مخاطب را به جهان درونی شاعر میبرد و همزمان حس شنیداری او را فعال میکند. در مقابل، کسی که شعر را میخواند، همان مکنونات را از طریق ابزار سواد و حس بینایی خود تجربه میکند و به یک تعامل بصری-ذهنی دست مییابد.
بر این اساس، شنیدن شعر به منزله هنری دست دوم و خواندن شعر به منزله هنری دست سوم محسوب میشود. زیرا واسطهها میان شاعر و مخاطب هرگز حذف نمیشوند و هیچ فهمی بهطور بیواسطه تحقق نمییابد. حتی شعور انسانی نیز همواره با واسطههای دانستن و ندانستن شکل میگیرد و درک هنر از این قانون مستثنا نیست. این واقعیت نشان میدهد که هنر و ادبیات نه تنها یک انتقال مستقیم معنا نیستند، بلکه فرآیندی پیچیده و چندلایه هستند که مخاطب را فعالانه در تجربه خود مشارکت میدهد.
در چنین بستری، ضرورت تحول و نوآوری در شعر معاصر آشکار میشود. تجربههای سنتی که عمدتاً بر صدا و ریتم شنیداری تکیه دارند، دیگر پاسخگوی نیازهای مخاطب امروز نیستند. مخاطب معاصر، که در دنیای دیجیتال زندگی میکند و به شکل طبیعی با رسانههای بصری تعامل دارد، نیازمند شعری است که بتواند همزمان هم شنیده و هم دیده شود. این ضرورت، بستر شکلگیری جریانهای نوین مانند طراشعر را فراهم میآورد؛ سبکی که کلمات را از محدودیت صرفاً شنیداری خارج کرده و با ترکیب با عناصر بصری، تجربهای چندلایه و فعال برای مخاطب خلق میکند.
طراشعر به مخاطب این امکان را میدهد که معنا را نه تنها در صدا، بلکه در شکل، رنگ، ترکیب و ترتیب کلمات جستجو کند. این سبک، با بهرهگیری از ایجاز، استعارههای دیداری و مراعات نظیر تصویری، فاصله میان شاعر و مخاطب را کاهش داده و تجربه شعر را به سطحی تازه و بصری ارتقا میدهد. در واقع، طراشعر به گونهای طراحی شده است که شعر صرفاً خواندنی نباشد، بلکه دیده شود، حس شود و با ذهن مخاطب تعامل کند.
با توجه به این ویژگیها، تدوین مانیفست طراشعر به عنوان هنر دستهچهارم، نه تنها ضرورت دارد، بلکه به منزله یک انقلاب بصری در شعر پارسی محسوب میشود. این مانیفست، تلاش دارد چارچوبی مشخص برای اصول، تکنیکها و چشمانداز طراشعر ارائه دهد و مسیر روشنی برای شاعران، هنرمندان و پژوهشگران علاقهمند به شعر دیداری-گرافیکی باز کند. در نهایت، طراشعر به دنبال آن است که شعر ایرانی را از محدودههای سنتی و شنیداری عبور داده و تجربهای مدرن، خلاقانه و چندحسی برای مخاطب معاصر فراهم آورد.
طراشعر، به عنوان سبک نوین در شعر معاصر، مرزهای تجربه ادبی را بازتعریف میکند و واسطههای معمول میان شاعر و مخاطب را دگرگون میسازد. این سبک، فراتر از تأکید صرف بر معنا و مفهوم واژهها، شکل و ظاهر حروف را به عنوان ابزار هنری فعال وارد متن میکند و با بهرهگیری از نشانههای بصری و گرافیکی، امکان تجربهای چندلایه و دیداری از شعر را فراهم میآورد. در این معنا، طراشعر فراتر از دریافت معمول شعری است و مخاطب را در موقعیتی قرار میدهد که میتواند همزمان کلمات را بخواند، ببیند و معنا را در لایههای بصری و مفهومی تحلیل کند.
برخلاف شعر سنتی و حتی بسیاری از سبکهای معاصر که تجربه شعر را عمدتاً شنیداری یا صرفاً خواندنی میدانند، طراشعر تجربهای میانجیگونه و چندلایه ارائه میدهد. همانطور که گفتیم شنیدن شعر، تجربهای واسطهای است که مکنونات قلبی شاعر را از طریق صدا و زبان منتقل میکند؛ خواندن شعر، تجربهای بصری میانجیگونه است که واژهها را از طریق چشم و ابزار سواد به مخاطب میرساند؛ و طراشعر، با ترکیب واژه و تصویر، تجربهای چندبعدی و بصری-مفهومی ایجاد میکند که میتوان آن را تجربهای «چشمانداز نوین» نامید. این تجربه، مخاطب را فعالانه در فرایند ساخت معنا سهیم میکند و فاصله میان شاعر و دریافتکننده اثر را از منظر دیداری و مفهومی کاهش میدهد.
یکی از مؤلفههای بنیادین طراشعر، ایجاز و استفاده هوشمندانه از نشانههای دیداری است. در این سبک، هر حرف، هر فاصله و هر شکل حروف، بخشی از متن و حامل معنای بصری است. استعارههای دیداری و مراعات نظیر تصویری، امکان ایجاد لایههای معنایی مضاعف را فراهم میآورند؛ به گونهای که حتی در غیاب تصویر کامل، مخاطب میتواند معنا را از ساختار بصری واژهها درک کند. بدین ترتیب، طراشعر نه تنها به عنوان یک سبک شعری بلکه به عنوان یک هنر دیداری-شنیداری، مخاطب را در مسیر تجربه فعال و خلاق قرار میدهد.
همچنین، طراشعر میتواند به مثابه یک انقلاب بصری در شعر دیده شود. در عصر دیجیتال و شبکههای اجتماعی، مخاطب بیشتر میبیند تا گوش دهد؛ بنابراین شعر نیاز دارد تا از قالبهای سنتی ریتم و قافیه صرف فراتر رود و با ابزار بصری و گرافیکی، تجربهای همزمان چندحسی ایجاد کند. این سبک، هم به سنتهای غنی بصری ایران مانند خطاطی نستعلیق و مینیاتورهای شاهنامه وفادار است و هم با فناوری مدرن و ابزارهای دیجیتال همگام میشود تا شعر را در قالبی نوین، خلاق و در دسترس نسل معاصر قرار دهد.
پس باید بگویم طراشعر نه تنها به عنوان یک سبک شعری، بلکه به عنوان یک حرکت انقلابی در عرصه ادبیات ایران مطرح میشود. با این رویکرد، مرزهای بین دیدن، شنیدن و درک معنا از میان برداشته میشود و شعر تبدیل به تجربهای فعال، چندلایه و دیداری میگردد که ذهن و چشم مخاطب را همزمان درگیر میکند و راه را برای نوآوریهای آینده در ادبیات و هنرهای دیداری هموار میسازد.
در اینجا مجدد لازم میدانم که تاکید کنم، که شعر تصویری در تاریخ ادبیات ایران سابقهای طولانی دارد. از خطاطیهای نستعلیق گرفته تا مینیاتورهای شاهنامه و حتی نمونههایی از شعرهای تصویری کلاسیک، همواره تلاشهایی برای ترکیب معنا و تصویر وجود داشته است. با این حال، طراشعر این سنت را به شکل منسجم و مدرن بازتعریف کرده و آن را با مانیفست مشخص به عنوان یک سبک مستقل معرفی میکنم. در این سبک، کلمات نه تنها حامل معنا هستند، بلکه فرم، رنگ و ترکیب بصری آنها بخش جداییناپذیر تجربه شعری را تشکیل میدهد. طراشعر مخاطب را به جایگاه یک ناظر فعال میبرد، جایی که میتواند هم بخواند، هم ببیند و هم معنا را در لایههای بصری و مفهومی تحلیل کند.
در کتاب «طراشعر» اثر امین افضلپور به تازگی منتشر شده است و مجموعهای جامع از نمونههای طراشعر، نقدها و مقالههای مرتبط را در خود جای داده است. این اثر نه تنها نشاندهنده رشد و پختگی این سبک در ایران است، بلکه موقعیتی فراهم میآورد که مخاطب، پژوهشگر و هنرمند بتوانند تجربهای همزمان دیداری و مفهومی از شعر را درک کنند. انتشار این کتاب، طراشعر را به عنوان یک جریان فکری و بصری مدرن تثبیت میکند و نشان میدهد که شعر پارسی میتواند همزمان سنتی و نوآور باشد، ریشههای فرهنگی را حفظ کند و در عین حال با زبان بصری معاصر گفتگو کند.
طراشعر با بهرهگیری از ایجاز، ترکیب واژه و تصویر، و استعارههای دیداری، مرزهای شعر سنتی را گسترش میدهد و تجربهای چندلایه برای مخاطب ایجاد میکند. این سبک فاصله میان شاعر و خواننده را از منظر معنا و بصری کاهش میدهد و امکان خلق دنیایی فانتزی و خلاق را فراهم میآورد. همچنین، طراشعر به عنوان یک هنر دیداری-شنیداری، امکان تعامل فعال مخاطب با متن را فراهم میکند؛ مخاطب دیگر صرفاً دریافتکننده منفعل معنا نیست، بلکه با نگاه خود شعر را میسازد، میفهمد و معنا میبخشد.
در عصر دیجیتال و شبکههای اجتماعی، که مخاطب بیش از آنکه گوش دهد، میبیند، طراشعر میتواند به عنوان یک انقلاب بصری در شعر معاصر ایران مطرح شود. این سبک نشان میدهد که شعر میتواند از قالبهای سنتی ریتم و قافیه فراتر رود و با استفاده از ابزارهای گرافیکی، دیجیتال و بصری، تجربهای چندحسی و فعال ایجاد کند. بدین ترتیب، طراشعر هم به سنتهای بصری غنی ایران وفادار میماند و هم با فناوری مدرن همراه میشود تا شعر را در قالبی نوین، خلاق و در دسترس نسل معاصر قرار دهد.
اصولا اگر بخواهیم سیستماتیک به شرایط عصر دیجیتال توجه کنیم، طراشعر بیش از یک سبک شعری دیده می شود، این یک حرکت انقلابی در عرصه ادبیات جهان است که مرز میان دیدن، شنیدن و درک معنا را از میان برمیدارد و جایگاهش را در ادبیات کشورهای دیگر پیدا میکند. انتشار کتاب «طراشعر» تأکیدی است بر اهمیت و جایگاه این سبک در ادبیات معاصر و همچنین نشان میدهد که مسیر نوآوری و خلاقیت در شعر جهان هنوز باز و پرامید است. این اثر راه را برای تجربههای بصری و چندلایه در شعر آینده هموار میکند و نسل جدید شاعران و هنرمندان را به خلق و تجربهای فعال دعوت میکند.
همه میدانیم شعر سنتی و معاصر ایران اغلب محدود به ریتم و قافیه شنیداری است یعنی همان پدر زورگوی قدیم که هر کس در قالبش نمی گنجید بی سواد بود و باید رشد میکرد و این پدر عناصر بصری را بهطور کامل نادیده میگرفت. این محدودیت باعث شده است که بخشی از مخاطبان، بهویژه نسلهای جوان و کسانی که تجربه بصری و چندرسانهای را ترجیح میدهند، نتوانند بهطور کامل با شعر ارتباط برقرار کنند و البته کارهای که ارائه میکردند عادی سازی از دید شعرای کلاسیک محصوب و کم ارزش تلقی میشد. در حالی که در سطح جهانی، حرکتهایی مانند شعر کانکریت و شعر دیداری به شکل گستردهای در اروپا، آمریکای لاتین و آمریکا رشد میکردند و میتوانستند با ترکیب تصویر و کلمه تجربهای چندلایه و فعال برای مخاطب ایجاد کنند، فضای مشابه در ایران هنوز عقیم مانده است و کمتر مورد توجه قرار گرفته بود که ناگهان طراشعر مطرح شد.
طراشعر به عنوان یک سبک نوین در شعر معاصر ایران، دقیقاً به این کمبود پاسخ میدهد. این سبک با بازتعریف تجربه بصری و گرافیکی شعر، به کلمات جان تازهای میبخشد و آنها را از محدودیت صرفاً شنیداری خارج میسازد. در طراشعر، هر واژه علاوه بر معنا و صوت، حامل فرم، رنگ و ترکیب بصری است که میتواند تجربهای فعال و چندلایه برای مخاطب ایجاد کند. مخاطب دیگر صرفاً دریافتکننده منفعل معنا نیست؛ بلکه با نگاه خود متن را میسازد و معنا را بازخوانی میکند. این رویکرد، مرزهای سنتی میان شاعر و خواننده را بازتعریف میکند و شعر را به تجربهای زنده، پویا و مشارکتی تبدیل میسازد.
علاوه بر این، طراشعر با بهرهگیری از ایجاز، استعارههای دیداری و مراعات نظیر تصویری، امکان خلق دنیایی فانتزی و خلاق را فراهم میآورد که در آن کلمات و تصاویر با یکدیگر در تعاملند و هر یک بر دیگری تأثیر میگذارد. این سبک همزمان به سنتهای بصری ایران وفادار میماند، از جمله خطاطی، مینیاتور و شعرهای تصویری کلاسیکو هم با زبان مدرن و فناوری دیجیتال همراه میشود تا شعر بتواند با مخاطب معاصر ارتباط برقرار کند. نتیجه این امر، خلق تجربهای چندلایه، فعال و قابل لمس است که از هر دو حس دیداری و شنیداری مخاطب بهره میبرد و شعر را از یک هنر صرفاً خواندنی به یک هنر دیداری و مشارکتی ارتقا میدهد.
باید توجه کنید که طراشعر نه تنها پاسخی به محدودیتهای شعر سنتی است، بلکه یک انقلاب بصری در عرصه ادبیات ایران محسوب میشود. این سبک نشان میدهد که شعر پارسی میتواند همزمان سنتی و نوآور باشد، با فرهنگ و ریشههای خود ارتباط برقرار کند و در عین حال با زبان بصری مدرن، نسل جدید مخاطبان را جذب نماید. انتشار نمونههای متنوع طراشعر، نقدها و مقالات مرتبط در کتاب «طراشعر» اثر امین افضلپور، گواهی بر اهمیت و جایگاه این سبک نوین است و راه را برای تجربههای خلاقانه و چندلایه در شعر آینده ایران هموار میسازد. این حرکت، فراخوانی است برای شاعران، هنرمندان و مخاطبان بصریمحور تا در تجربهای مشارکتی و خلاقانه شرکت کنند و شعر را از محدودیتهای سنتی رها سازند.
برای این رها سازی اصول کلیدی و چهارچوب نطری عملی در نظر گرفتهام، این اصول کلیدی طراشعر بهعنوان چارچوبی نظری و عملی برای خلق شعر دیداری و گرافیکی، بنیانهای این سبک نوین را مشخص میکند و و من به عنوان نظریه پرداز شعر دیداری – گرافیکی راهنمایی برای شاعران و هنرمندان فراهم میآورد تا بتوانند تجربهای چندلایه، فعال و مشارکتی برای مخاطب ایجاد کنند. این اصول، هم پاسخی به محدودیتهای شعر سنتی هستند و هم امکان بهرهگیری از ظرفیتهای بصری و دیجیتال را فراهم میکنند.
نخستین اصل، این است که کلمات نه تنها صدا هستند، بلکه تصویر نیز هستند. شکل و ترکیب بصری واژهها بخشی از معنا را منتقل میکند البته شاهد این تفکر در هن امین افضل پور احتمال زیاد خوانش و شکل دیداری الفبا است و بدون توجه به این بعد دیداری، انتقال کامل معنا غیرممکن خواهد بود. این رویکرد، مرزهای سنتی میان معنای شنیداری و بصری را میشکند و شعر را به تجربهای فعال و همهجانبه برای مخاطب تبدیل میکند.
دومین اصل، ضرورت تعامل میان واژه و تصویر است. در طراشعر، متن و تصویر باید در یک تعامل مستمر باشند تا تجربه چندلایهای برای مخاطب شکل گیرد. این تعامل باعث میشود که شعر نه تنها خواندنی، بلکه دیدنی باشد و مخاطب بتواند معنای متن را در قالبی بصری تجربه کند. این اصل، پایهای برای توسعه فرمهای خلاقانه و منحصر به فرد است و امکان کشف معناهای تازه و غیرمنتظره را فراهم میکند.
سومین اصل، استفاده از استعارههای دیداری است. این روش، با بهرهگیری از فرمها و اشکال بصری، معنای واژهها را تقویت میکند و تجربهای عمیقتر و ملموستر برای مخاطب ایجاد میکند. بهعنوان مثال، شکلدهی کلمه «خورشید» به صورت دایرهای نورانی، هم پیام واژه را منتقل میکند و هم جلوه بصری آن را برجسته میسازد.
چهارمین اصل، آزادی از قواعد سنتی شعر است. در طراشعر، قافیه و وزن سنتی دیگر الزامی ندارند و فرم بصری متن خود میتواند ریتم و جریان شعری را ایجاد کند. این اصل امکان تجربه خلاقانه و شکستن مرزهای سنتی را فراهم میآورد و شعر را به شکلی مدرن و مشارکتی برای مخاطب ارائه میدهد.
پنجمین اصل، تعامل فعال با مخاطب است. شعر دیداری مخاطب را از حالت دریافتکننده منفعل خارج میکند و او را به تفسیر و «دیدن» متن وادار میکند. این تعامل، شعر را از تجربهای صرفاً شنیداری به تجربهای مشارکتی و فعال تبدیل میکند و مخاطب را به بخشی از فرآیند خلق معنا بدل میسازد.
ششمین اصل، استفاده از فناوری و ابزارهای دیجیتال است. ابزارهای نوین امکان ترکیب لایههای بصری و معنایی، خلق فرمهای نوآورانه و انتشار گستردهتر شعر را فراهم میکنند. نرمافزارهای گرافیکی، اپلیکیشنهای موبایل و پلتفرمهای آنلاین، فرصتهای جدیدی برای توسعه خلاقیت و تعامل مخاطب با شعر فراهم میآورند و طراشعر را به سبکی مدرن و جهانی بدل میکنند.
در مجموع، این اصول کلیدی نه تنها بنیان نظری طراشعر را شکل میدهند، بلکه مسیر عملیاتی روشنی برای شاعران و هنرمندان فراهم میکنند تا بتوانند تجربهای نوین، فعال و چندلایه از شعر را خلق کنند. با تکیه بر این چارچوب، طراشعر نه تنها محدودیتهای شعر سنتی را پشت سر میگذارد، بلکه به مخاطب امکان میدهد که با چشم و ذهن خود، معنای شعر را کشف کند و به بخشی از فرایند خلاقانه شعر تبدیل شود. این حرکت، شروع یک انقلاب بصری در شعر است که میتواند آینده ادبیات ایران را دگرگون کند و نسل جدید مخاطبان را با تجربهای نوین و فعال از شعر آشنا سازد.
روشها و تکنیکها در طراشعر، بستر عملیاتی برای تحقق اصول کلیدی و ایجاد تجربهای چندلایه و فعال از شعر فراهم میآورند. این روشها نشان میدهند که چگونه واژه و تصویر میتوانند در تعامل مستمر قرار گیرند و تجربهای همزمان دیداری و معنایی برای مخاطب ایجاد کنند. یکی از شناختهشدهترین تکنیکها، کالیگرام (Calligram) است. در این روش، شعر به شکل موضوع مورد نظر طراحی میشود، بهگونهای که فرم بصری تصویر با معنا و پیام شعر همخوانی داشته باشد. به عنوان مثال، شعری که موضوع آن پرنده یا گل است، میتواند به شکلی طراحی شود که خطوط و حروف، فرم پرنده یا گل را بازتاب دهند. این تکنیک، نه تنها انتقال معنا را تقویت میکند، بلکه تجربه بصری شعر را به سطحی فراتر از خواندن صرف میبرد و مخاطب را درگیر کشف و تفسیر معنایی و بصری میسازد.
علاوه بر کالیگرام، استفاده از لایههای گرافیکی نیز یکی از ارکان مهم طراشعر است. این لایهها، تعامل میان متن و تصویر را افزایش داده و امکان ایجاد تجربهای چندلایه برای مخاطب را فراهم میکنند. لایههای بصری میتوانند شامل رنگ، بافت، فرم و ترتیب قرارگیری حروف باشند و هر کدام به شکلی مستقل، بخشی از معنا و احساس شعر را منتقل کنند. این روش، شعر را از محدودیت تجربه شنیداری و یکبعدی رها کرده و مخاطب را به یک تجربه مشارکتی و فعال دعوت میکند که در آن معنای شعر در تعامل با فرم بصری و دیداری ساخته میشود.
الهام از فرهنگ ایرانی نیز به طراشعر هویتی ملی و تاریخی میبخشد. بهرهگیری از نقش و نگار پارسی، هنر مینیاتور و خطوط سنتی خطاطی، ارتباطی میان گذشته و نوآوری مدرن برقرار میکند و به شعر، عمق و غنای بصری ویژهای میدهد. این رویکرد، هم احترام به سنتها و میراث فرهنگی را نشان میدهد و هم امکان خلق فرمها و سبکهای مدرن را فراهم میآورد، به طوری که مخاطب با مشاهده شعر، هم با تاریخ فرهنگی ایران و هم با زبان نوآورانه آن مواجه میشود.
ابزارهای دیجیتال نیز نقشی محوری در توسعه طراشعر دارند. نرمافزارهایی مانند: Photoshop، Canva و اپلیکیشنهای موبایلی، امکان خلق، ویرایش و انتشار شعرهای دیداری -گرافیکی را فراهم میکنند. این ابزارها نه تنها محدودیتهای سنتی چاپ و انتشار را از میان برمیدارند، بلکه امکان ترکیب لایههای معنایی و بصری، ایجاد افکتهای خلاقانه و دسترسی گسترده به مخاطبان را فراهم میآورند. بهرهگیری از فناوری، طراشعر را به سبکی مدرن و جهانی تبدیل کرده و راه را برای تعامل مستقیم و فعال مخاطب با شعر هموار میکند.
این روشها و تکنیکها نشان میدهند که طراشعر نه تنها یک سبک شعری نوین است، بلکه یک انقلاب بصری در شعر ایران به شمار میآید. از طریق لایههای گرافیکی، الهام از فرهنگ ایرانی و بهرهگیری از فناوری، این سبک میتواند تجربهای نو، فعال و چندبعدی از شعر را برای مخاطب خلق کند. همانگونه که گفتم طراشعر مخاطب را از حالت منفعل خارج میکند و او را در جریان خلق معنا و تجربه بصری شعر قرار میدهد، به گونهای که شعر تنها شنیده نمیشود، بلکه دیده و احساس میشود و این خود شروعی برای بازتعریف رابطه میان شاعر، متن و مخاطب در ادبیات معاصر ایران است.
اهداف طراشعر در دو سطح کوتاهمدت و بلندمدت تعریف میشوند که هر دو، تداوم و گسترش این سبک نوین شعری را در ایران و فراتر از مرزهای آن تضمین میکنند. اهداف کوتاهمدت طراشعر عمدتاً معطوف به گسترش آگاهی و آموزش این سبک در میان شاعران و هنرمندان جوان است. برگزاری نمایشگاههای تخصصی، ورکشاپهای آموزشی و جلسات عملی، نه تنها امکان آشنایی عملی با تکنیکها و اصول طراشعر را فراهم میآورد، بلکه باعث ایجاد شبکهای از خلاقان و علاقهمندان به شعر دیداری-گرافیکی میشود. این رویکرد کوتاهمدت، پایه و اساس یک جنبش پایدار ادبی را شکل میدهد و مخاطبان و تولیدکنندگان محتوا را به مشارکت فعال در خلق و تجربه شعر دعوت میکند.
اگر از خود بپرسیم چطور طراشعر مخاطبان و تولیدکنندگان محتوا را به مشارکت فعال در خلق و تجربه شعر دعوت میکند، پاسخ در فلسفه و چشمانداز این سبک نهفته است. طراشعر با ارائه فضایی خلاق و چندلایه، مخاطب را از حالت منفعل خواندن خارج میکند و او را به تجربهای تعاملی و دیداری میکشاند؛ جایی که متن، تصویر و فرم بصری در کنار هم معنا میسازند و مخاطب همزمان با دیدن و خواندن، در فرآیند خلق شعر سهیم میشود. با توجه به این موضوع طراشعر دارای اهداف بلند و کوتاه مدت است که بلندمدت طراشعر نیز گسترهای فراتر از آموزش و ترویج ایجاد میکند و تلاش دارد این سبک را به عنوان بخشی جداییناپذیر از ادبیات معاصر جهان تثبیت کند، بهگونهای که ساختار و فرم شعر، محدود به شنیدار یا کتابت سنتی نباشد و تجربهای جامع و چندحسی برای مخاطب خلق شود. طراشعر نه تنها میتواند ساختار و فرم شعر را بازتعریف کند، بلکه میتواند بر دیگر هنرها نیز تأثیر بگذارد؛ از جمله سینما، طراحی گرافیک، هنرهای دیجیتال و رسانههای بصری. ترکیب شعر و تصویر در این سبک، امکان ایجاد تجربهای چندحسی برای مخاطب را فراهم میآورد که همزمان با خواندن، دیده و حس میشود و بدین ترتیب مرزهای سنتی تجربه شعر را دگرگون میکند.
علاوه بر این، چشمانداز بینالمللی طراشعر، معرفی و شناساندن ظرفیتهای بیبدیل شعر دیداری-گرافیکی به جهان است. این سبک، با ترکیب فرهنگ و هنر ایرانی با ابزارها و تکنیکهای مدرن جهانی، میتواند بخشی از جریان بینالمللی شعر دیداری شود و کانکریت زیر مجموعه یا شاخهای دیگر از آن باشد در اینجا سهم ایران را در این جنبش نوین ادبی تثبیت نماید. اهداف کوتاهمدت و بلندمدت طراشعر در کنار یکدیگر، چشماندازی روشن و انقلابی برای بازتعریف تجربه شعر، توسعه خلاقیت در هنرهای ادبی- تصویری و ایجاد پیوندی مستحکم میان گذشته، حال و آینده ادبیات را ترسیم میکند.
برای این ترسیم باید ابتدا بدانم که طراشعر تنها یک سبک نوآورانه در شعر معاصر ایران نیست، بلکه یک جنبش هنری در دنیا است که فعالانه مخاطب و تولیدکننده محتوا را به مشارکت در فرآیند خلق و تجربه شعر دعوت میکند. در این راستا، شاعران، گرافیستها و همه علاقهمندان به کلمات فراخوانده میشوند تا با پیوستن به این حرکت، مرزهای سنتی شعر را به چالش کشیده و تجربهای چندحسی و تعاملی از زبان و تصویر را بسازند. این مشارکت میتواند از طریق ایجاد گروههای مشترک، انتشار آثار در پلتفرمهای آنلاین، و برگزاری چالشها و مسابقات خلاقانه صورت گیرد.
شعار مرکزی این فراخوان، «بیایید کلمات را از زنجیر صدا رها کنیم و به قاب تصویر ببندیم!» است. این جمله، همزمان یک دعوت و یک بیانیه انقلابی است که ماهیت طراشعر را بازتاب میدهد: شعر دیگر صرفاً برای شنیده شدن نیست؛ بلکه برای دیده شدن، تجربه شدن و تفسیر شدن نیز ساخته میشود. ایجاد گروههای ادبی و هنری که این سبک را تمرین و توسعه دهند، امکان تعامل میان هنرمندان، مخاطبان و فناوریهای دیجیتال را فراهم میکند و ظرفیتهای تازهای برای تجربه ادبی خلق مینماید.
علاوه بر این، انتشار آنلاین آثار طراشعر میتواند مرزهای جغرافیایی را پشت سر بگذارد و این جنبش را به سطح ملی و بینالمللی ارتقا دهد. چالشها و فعالیتهای خلاقانه، از جمله مسابقات طراشعر و شعر دیداری- گرافیکی، ترکیب چندلایه متن و تصویر، یا بازآفرینی سنتهای بصری جهانی با ابزارهای مدرن، به عنوان موتور محرک این انقلاب بصری عمل میکنند و مخاطب را به یک کنش فعال هنری و فکری دعوت میکنند. بدین ترتیب، طراشعر نه تنها شیوهای تازه برای تجربه شعر ارائه میدهد، بلکه فرآیند خلق ادبی را دموکراتیزه کرده و امکان مشارکت همهجانبه مخاطب در تجربه هنری را فراهم میآورد.
باید دوباره تاکید کنم که طراشعر فراتر از یک سبک ادبی است؛ این جنبش، آغازگر یک انقلاب بصری در شعر جهانیبه شمار میرود که ساختار و تجربه سنتی شعر را بازتعریف میکند. ترکیب واژه و تصویر، بهرهگیری از ایجاز و استعارههای دیداری، مراعات نظیر تصویری و ایجاد لایههای چندگانه معنایی، امکان تجربهای همزمان از خواندن و دیدن را برای مخاطب فراهم میآورد. بدین ترتیب، طراشعر نه تنها زبان شعر را توسعه میدهد، بلکه مخاطب را به کنشگری فعال و مشارکت در خلق معنا دعوت میکند؛ مخاطبی که با دیدن فرم و ترکیب بصری واژهها، در تجربه شعری سهیم میشود و مفاهیم شعر را بهگونهای تازه و چندحسی درک میکند.
در کتاب «طراشعر» و انتشار مانیفست طراشعر، نقش امین افضلپور را بهعنوان پیشرو و بنیانگذار شعر تصویری-گرافیکی ایران تثبیت شد. این اثر، علاوه بر ارائه نمونههای متعدد طراشعر، نقدها، مقالات و دیدگاههای نظری، مسیر روشن و منسجمی برای توسعه این سبک در آینده فراهم میآورد. بهعبارت دیگر، طراشعر نه تنها یک جریان ادبی نوین است، بلکه چارچوبی نظری و عملی برای شاعران، گرافیستها و علاقهمندان به هنر دیداری و زبان فراهم میکند تا در آن مشارکت فعال داشته باشند و تجربهای تازه از خلاقیت ادبی بسازند.
چشمانداز سبک طراشعر، فراتر از مرزهای ایران و ادبیات سنتی، شامل ارتقای سطح جهانی شعر دیداری-گرافیکی نیز هست. با ایجاد تعامل میان فرهنگ بصری هر کشوری که در آن طراشعر سروده میشود، فناوریهای دیجیتال و تجربه مخاطب معاصر، این سبک توانایی آن را دارد که ادبیات را وارد عرصهای چندبعدی و نوآورانه کند. این تحول، علاوه بر تأثیر بر شعر، میتواند هنرهای دیگر همچون طراحی گرافیک، سینما و رسانههای دیجیتال را نیز تحت تأثیر قرار دهد و تجربه ادبی را از یک امر صرفاً متنی به یک فرآیند همهجانبه و چندحسی تبدیل نماید.
شعار پایانی این انقلاب بصری که افضل پور ایجاد کرده است، هم بیانیهای دعوتکننده و هم تعهدی به خلاقیت و نوآوری است: که می توان آن را به گونه «شعر دیداری-گرافیکی (طراشعر): جایی که چشم میخواند و قلب میبیند» در نظر گرفت.
پایان پیام/
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰