بازی باخت _باخت دولت پزشکیان با روزنامه نگاران/با قطع آگهی ها، یارانه رسانه ها، سبب فلج شدن شان شده است
همه می دانند فعالیت رسانه ای و به ویژه، کار رسانه ای نوشتاری؛ در شرایط امروز، از هر نظر واقعا دشوار و حتی گاهی کلافه کننده است. این استیصال و کلافگی البته ناشی از عوامل متعدد اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است. مهم ترین معضل به گرانی سرسام آور هزینه های متعدد و ضروری مرتبط با آماده سازی و انتشار بر می گردد که نفس دست اندرکاران سازمان های تحریریه را گرفته است. هزینه های خرید کاغذ، خدمات چاپ مانند زینک و فیلم لیتوگرافی، خدمات جانبی دسته بندی و توزیع، هزینه های صفحه آرایی و کادربندی و نویسندگی و ویراستاری و توزیع، مهم تر از همه هزینه های اجاره محل، انرژی، تجهیزات و امکانات، خدمات داخلی دفاتر و ده ها هزینه دیگر، فشار مضاعفی است که علاوه بر دغدغه های کیفی سازی و تلاش برای ارتقاء فنی نشریات، بر صاحبان امتیاز و مدیران مسئول وارد می شود.
از این ها گذشته؛ در سازمان های تحریریه، تعدادی نیروی ثابت که می بایستی به صورت ثابت و حرفه ای کار کنند و پروژه ای یا دائمی فعالیت داشته باشند، لاجرم به مسایلی مثل بیمه و حقوق و محاسبات استخدامی و قانونی، مرتبط می شوند و بار سنگین به کارگیری این گونه نیروها مستقیما بر عهده کسی است که مجوز نشریه به اسم او، ثبت شده و به اصطلاح کارفرماست. انتظار جامعه مدنی و به تبع آن؛ دولت از رسانه نیز بالاست. رسانه باید بتواند به رسالت ذاتی خود که روشن گری جامعه و هدایت افکار عمومی به سوی حقایق است، به خوبی عمل کند. عوامل اجرایی موجود در رسانه؛ اعم از صاحب امتیاز، مدیر مسئول، سر دبیر، صفحه آرا، راست چین و چپ چین، کاریکاتوریست، شاعر و نویسنده، تحلیل گر و تولید کننده ی محتوا، طراح جدول، گرافیست دیجیتال، مدیر فنی، ویراستار و به طور کلی؛ هرکس که در سازمان تحریریه، کار و خدمتی ارائه می کند، به دو آموزش دائمی عمومی و تخصصی و به روز کردن اطلاعات خود، نیاز اساسی دارد و خود این پروسه ی آموزشی، نیازمند امکانات مخنلفی است که واقعا هزینه بردار است.
حال با توجه به این واقعیات؛ دولت های ما که یکی پس از دیگری، زمام امور اجرایی کشور را در دست می گیرند؛ علی رغم شعارها و تبلیغاتی که عموما سر می دهند و مطابق با قانون اساسی، به رسانه ها اهمیت نمی دهند و هریک برای کم کاری و کم توجهی خود به رسانه ها، بهانه تراشی هم می کنند. حتی اگر بهانه ی دولتی ها کمک به استقلال مالی رسانه ها باشد، به دلیل هزینه های فوق العاده سنگین آن ها، به فرض دسترسی به امکانات بخش خصوصی، عملا استقلال خود را از دست داده، به دامان سرمایه سالارانی می غلتند که جز حفظ و گسترش منافع و ارتقاء قدرت اقتصادی خود، هیچ توجهی به منافع مردم نخواهند داشت.
در این وانفسای معضلات رسانه و کمبودهای عدیده ای که با آن مواجه اند، دولت و اداره مطبوعات داخلی و خبرگزاری های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به روال طبیعی سلیقه ای عمل کردن مدیران و متولیان آن ها، این بار بر روی تقلیل و حذف هزینه های بیمه شدگان تامین اجتماعی شاغل در رسانه ها، متمرکز شده، تا شلاق قانون را بر گرده ی مجروح و خسته ی اهالی رسانه، بکوبند. بر این اساس؛ کور سوی کمک هزینه سازمان تامین اجتماعی مبنی بر معافیت نیم بند کارگاه ها ( دفاتر رسانه ای ) مانند هفته نامه ها و روزنامه ها
را خاموش کرده و امید آن ها را که محدود به سقف ۵ نفر بیمه شده است، به یاس تبدیل کرده اند.
دولت پزشکیان هم ظاهرا نمی تواند در برابر قدرت مالی تامین اجتماعی که بر انباشت سرمایه کارمندان و کارگران زحمت کش، چنگ انداخته و استیلا پیدا کرده و هر طور که بخواهند با ذخیره های امید بازنشستگان عمل می کنند، عرض اندام کند و لذا این ناتوانی را به اختلاف بین دولت و تامین اجتماعی؛ تعبیر و نهایتا بر سر منافع اهالی رسانه که خود از پر کار ترین و در عین حال ضعیف ترین اقشار از حیث تامین هزینه ها و درآمدهای مورد نیاز خود هستند، معامله کرده، منافع شان را ضایع می کند.
چرا دولت پزشکیان که این همه دم از روشن فکری، عدالت محوری، حق جویی و آزادی عمل رسانه ای می زند؛ از حفظ حقوق رسانه؛ آن هم نه به طور کامل، بلکه به صورت ۵۰ درصد حق بیمه شاغلان در دفاتر رسانه ای، تا این حد، عاجز و ناتوان است؟! این در حالی است که قیمت های زینک و فیلم و هزینه های اداره امور رسانه، پس از روی کار آمدن این دولت، سر به فلک زده است. از سویی؛ وضعیت تخصیص یارانه کذایی به مطبوعات، کاملا به هم ریخته، نامتوازن، غیر عادلانه، بسیار ناچیز و غیر قابل قبول است و کسی نمی داند که این روش پرداخت یارانه را کدام فیلسوف در وزارت ارشاد، طراحی کرده که به معدودی میلیاردی می رسد، به تعدادی میلیونی و تقریبا به اکثر رسانه های رسمی و دارای مجوز، در حد هیچ! واقعا در وزارت ارشاد و معاونت مطبوعاتی اش چه خبر است و چرا دولت هم ازاین آش شله قلمکار ارشاد، بی اطلاع است؟!
پایان پیام/
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰