برآوردن نیازهای معیشتی مردم تبدیل به آرزو می شود
خرید نان برنج وسبزی ولبنیات وگوشت، برای اقشار کمدرآمدبه آرزوتبدیل میشود ایران باکشوری که داری این همه ذخایرغنی وخدادادی چه بلایی بسرش اوردیم که مردمانشان دراکثرشهرجوانان وحتی خانم هابالباس مردانه سردرسطل اشغال درحال جمع اوری نان ودرامدشان هستندخدای من اگرمن براساس رسالتم که همیشه درتمام مناسبتها واقعیت هابیان نکنم پس چه بایدبگویم ..؟؟؟؟؟ در دنیای […]
خرید نان برنج وسبزی ولبنیات وگوشت، برای اقشار کمدرآمدبه آرزوتبدیل میشود
ایران باکشوری که داری این همه ذخایرغنی وخدادادی چه بلایی بسرش اوردیم که مردمانشان دراکثرشهرجوانان وحتی خانم هابالباس مردانه سردرسطل اشغال درحال جمع اوری نان ودرامدشان هستندخدای من اگرمن براساس رسالتم که همیشه درتمام مناسبتها واقعیت هابیان نکنم پس چه بایدبگویم ..؟؟؟؟؟
در دنیای جدید وظیفهی حکومتها بهویژه دولتهای منتخب مردم ایجاد رفاه و آسایش آحاد یک کشور است و این میسر نمیشود مگر با پیگیری و نظارت مداوم بر همهی امور جامعه. علاوهبر تأمین بهداشت و درمان و امور امنیتی و حراست از مرزها و آموزش در سطوح مختلف، دولتها باید بهطور کلی در فکر معیشت مردم باشند و شبانهروز با چشمان تیزبین نظارت کنند تا آذوقهی مردم بهوفور و با قیمت مناسب در اختیارشان قرار بگیرد و اصل را بر مبارزه با گرانی و مشکلات ناشی از آن قرار بدهند؛ ولی متأسفانه این روزها دولتمردان ما کمتر به این مشکل خانمانبرانداز توجه دارند؛ برای نمونه، قیمت برنج که غذای مهم و یومیهی مردم ایرانزمین است، در طی مدت کوتاهی سه یا چهاربرابر شده است براستی چرا روسای جمهورونمایندگان قبل ازاینکه رای بیاورندهمه معترض وفریادبرمیاورندولی وقتی به جایگاه می رسندخبری ازحل وفصل ان مشگلات نیست وحتی اعتراف به گرانی هم نمیکنندکشورهای همسایه بابیان خشک وعریان ببینیدچه سبقتی ازماگرفته اندکه مابایدارزوی سفری ازاین کشورهای که درهمسایگی ماهستندداریم
جادارداگر مدیران ازغصه نمیرندجای ،شک وتردیدهست وبایستی به مدیریت انهابایستی شک نمود.ومابایداین زمینه، مساعدکنیم که مسئولان ذیربط به پاسخگویی ملزوم کنیم ونه اینکه بهجای حل مشکل، مدام اخبار ضدونقیض و ناگوار به مردم میدهند؛ برای مثال، نایبرئیس شورای مرکزی مجمع ملی کشاورزی میگوید از سرنوشت یکمیلیون تن برنج وارداتی خبری نداریم و کسی هم پاسخگو نیست چراکسی پیگیروپایخگونیست و آن دیگری فروشگاههای زنجیرهای را مقصر میداند که با ترفند خاصی باعث گرانی برنج شدهاند یا دیگری میگوید برخی از شرکتهای دارای برند هماکنون برنج را پیشخرید کردهاند و با سود سرشار به بازار عرضه میکنندچه کسانی بایستی پاسخگوی این همه مشگلاتی عادی که به ابربحران تبدیل میشودبایستی باشد.
پرسش مردم این است که آیا تعزیراتْ ویژهی یک مغازهی کوچک یا معمولی است؟ چرا برای مجازات اینگونه شرکتها و سرمایهداران زالوصفت آنها تدبیری اندیشیده نشده است؟ چرا آن مسئولی که میداند برخی با ترفند خاصی کاری کردهاند که برنج کیلویی هشتادهزار تومان به بیشاز سیصدهزار تومان برسد، اقدام عاجلی نمیکند؟ و بزرگترین وعدهای که میدهد، این است که تا دو هفتهی دیگر کاری میکنیم قیمت هر کیلو برنج ۲۸۰هزار تومان شود! و واقعاً آیا اینگونه سخنگفتن دلیل بیاطلاعی یا ناکارآمدی او نیست؟ شاید فکر میکند مردم نمیتوانند درست تشخیص بدهند و تفاوت بین کیلویی هشتادهزار تومان با ۲۸۰هزار تومان را نمیدانند.
دراینمیان، مدیر محصولات اساسی کشاورزی میگوید ما به دستور وزیر کشاورزی نخواهیم گذاشت برنج ارزان شود و اگر قیمت از ۱۵۰هزار تومان کمتر شود، ما دخالت خواهیم کرد! خلاصه در قیمت این کالای مهم در بازار طوری نوسان و هرجومرج ایجاد کردهاند که برنج را هم چون گوشت و میوههای گرانقیمت از سفرهی مردم پَر دادهاندواهسته اهسته سایرمایحتاج عادی مردم برای فقری به ارزوتبدیل میشود.
آیا بهراستی جرم کسی که با تغذیهی مردم اینچنین ناجوانمردانه برخورد میکند، کمتر از جاسوسی است که بهنفع بیگانگان قدم برمیدارد؟ بهراستی فرد دارای حقوق حداقلی که مجبور است برای یک کیسه برنجِ دهکیلویی که خوراک تنها چند روز اوست، باید سهمیلیون تومان پرداخت کند، تا کی باید شرمندهی خانوادهی خود باشد؟ شاید آقایان نمیدانند اینگونه زندگیکردن ازحیث جامعهشناسی چه مصیبتهایی در پی دارد!
اگر جرم یک قاچاقچی موادمخدر سنگین است و بعضاً باید اعدام شود، جرم قاچاقچی مواد غذایی نودمیلیون نفر انسان کمتر از آن نیست! واقعیتش بنده مخالف هرنوع مجازاتهای سخت بوده و هستم؛ ولی دربحث اذوقه لبتدایی مردم لازم است چند نفر از این تروریستهای اقتصادی به اشد مجازات محکوم شوندوبرایمان فرقی هم نکندکیست وفرزندکجاوچه مسولی هست ؛ چون فشارها و لطمات فقر و ناداری بر روح و روان مردم و بر جامعه کمتر از آثار زیانبار فعالیت فروشندگان موادمخدر نیست. مسلماً در این برهه از زمان که برخی از کشورهای دنیا دشمنی با ما را بهصراحت اعلام میکنند، محتکران و گرانفروشان در زمین آنان بازی میکنند. ما که از گرسنگی دومیلیون نفر مردم غزه رنج میبریم و پدیدآورندگان صهیونیست این وضع را نفرین میکنیم، نباید طوری شود که در کشور خودمان پدری برای سیرکردن شکم فرزندانش سرگردان باشد.
در پایان، اینجانب بنابه رسالت روزنامه نگاریم و با رنج و اندوه فراوان به مسئولان هشدار میدهم چارهای جز فراهمکردن رفاه و آسایش مردم ندارید و اگر طالب همدلی و همراهی همهی ایرانیان برای ادامهی راه جمهوری اسلامی هستید، باید رضایت مردم را فراهم کنیدودست ازبی تفاوتی برداریدوبااقدامات سنجیده منظم حداقل برمایحتاج عمومی مردم نظارت ومتخلفان رابه اشدمجازات به سزای اعمالشان برسانیدوبایستی به نظربنده گرانی راازخوددولت شروع کنید و اینگونه میتوانید به خارجنشینان و اپوزیسیونهایی که در مونیخ و در بلاد دیگر کنگره یا سمینارهای ملی برگزار میکنند، پاسخ دندانشکنی بدهید و اینگونه میتوانید از خون صدها هزار شهید این مرزوبوم پاسداری کنید؛ بنابراین شما محکومید که آسایش نودمیلیون نفر جمعیت کشور را بهنحو احسن و در حد امکانات کشور فراهم کنیدوبایستی مسولان ومتولیان برای خدمتگزاری،ونوکری کردن به مردم باهم رقابت کنندنه اینکه شانه مسولیت راخالی وبه طرف مقابل یادولت های قبلی ارجاع دهندکی بودکی بودمن نبودم وبه ارث به من رسیده همه متوجه هستیم و می دانیم گرانی هاسال به سال بیشتربطوری اگرمسئولان چاره جویی نکنندوجلو آن نگیرند به مشکلات عدیده تبدیل میشود وبایستی زنگ خطربحران گرانی هابرای مسولین به صدا درآورد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰